هیچ پدر و مادری کودکی را به خاطر خود کودک به دنیا نمیآورد. ولی در این میان پدرومادرهایی هستند که کمابیش فرزندانشان را همچون افرادی مستقل میبینند، با آرزوهایی دیگر، خلق و خویی دیگر، رفتاری دیگر، ارزشها و معیارهایی دیگر، انتخابی دیگر. دگربودگی فرزندان خود را کمابیش میپذیرند. اینها پدرومادرهایی عاشق هستند و عشق ورزیدن را آموختهاند و به فرزندان خود خواهند آموخت.
و اما پدرومادرهایی نیز هستند که از فرزندان خود نردهبانی میسازند برای بالا بردن آرزوهای زمینخورده خویش. فرزندانشان را تا آنجایی و آن اندازه دوست دارند که مطابق آرمانهای ایشان باشند و رفتار کنند.
پدر، مادر، اعمال فشار روانی روی فرزندان برای 'درس خواندن' و 'به جایی رسیدن' نام دارد، نامش درس خواندن و به جایی رسیدن نیست. نامش «کودک آزاری» است.
فرزندان خود را برای ترمیم آرزوهای بربادرفته خویش آزار و شکنجه نکنید. به فرزندان خود بیاموزید که مرزهای تواناییهای خویش را بشناسند، در آن اندازه گام بردارند و برای آن اندازه از تواناییهایشان ارزش قائل باشند. عشق به زندگی را به فرزندان خود بیاموزیم، نه رقابت برای 'بالا' رفتن را.